جدول جو
جدول جو

معنی خواب خرگوش - جستجوی لغت در جدول جو

خواب خرگوش
(خوا / خا بِ خَ)
شکل خوابی که خرگوشان کنند. خوابی که یکی از دو چشم باز یا هر دو نیم باز باشد. (یادداشت مؤلف) ، کنایه از تغافل:
شیر اجل است در کمین واقف باش
در بیشۀ شیر خواب خرگوش مکن.
باباافضل.
، فریب. (غیاث اللغات) (از برهان قاطع) (از شرفنامۀ منیری) :
خواب خرگوش بداندیش تو خود چندان است
کابن سیرین قضا دم نزند در تأویل.
انوری (از انجمن آرای ناصری).
هم خواب خرگوشم دهی خار جگرجوشم نهی
ای از تو آغوشم تهی خوابم همه خار آمده ست.
خاقانی.
درین ره جزین خواب خرگوش نیست
که خسبندۀ مرگ را هوش نیست.
نظامی.
چو روباهان و خرگوشان منه گوش
به روبه بازی این خواب خرگوش.
نظامی.
ترک خواب و غفلت خرگوش کن
غرش این شیر ای خر گوش کن.
مولوی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا بِ خوَشْ / خُشْ)
خواب راحت. خواب امن. خواب عافیت:
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش و مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو.
حافظ.
، رؤیای خوش:
نشنیدی که آن حکیم چه گفت
خواب خوش دید هرکه او خوش خفت.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بُ بُ کَ دَ)
اغفال کردن. فریب دادن. (یادداشت مؤلف) :
بچشم آهوان چشمۀ نوش
دهد شیرافکنان را خواب خرگوش.
نظامی.
گرچه آهوسرینی ای دلبند
خواب خرگوش دادنم تا چند.
نظامی.
آتشی خواست خصم و دودش داد
خواب خرگوش داد و زودش داد.
نظامی.
خواب خرگوشم بسی دادی ندانستم ولیک
هم به آخر در جوال خواب خرگوش آمدم.
عطار
لغت نامه دهخدا
تصویری از خواب خرگوشی
تصویر خواب خرگوشی
کنایه از غفلت و بی خبری
فرهنگ فارسی معین